بسم الله الرحمن الرحیم

رشته روا نشناسي در سال‌هاي اخير فراز و نشيب‌هاي زيادي را طي کرده است و از لحاظ نظري و عملي يا کاربردي تغييرات زيادي کرده است و اين دگرگوني‌ها ناشي از مکاتب مختلفي بوده است که هر کدام به نحوي روا نشناسي را تحت تأثير قرار داده‌اند. تعدد و اختلاف اين مکاتب نيز به خاطر تفکرات و برداشت‌هاي گوناگون بانيان آن‌ها بوده است.

تفکرات و بينش‌هاي مختلف آنان به خاطر جهان بيني‌هاي متفاوت آنان بوده است يعني تفسير آنان از جهان و در اينجا روان انسان به گونه‌هاي مختلفي بوده است. مکاتبي که خود را کامل و بي نقص ديده و درباره روان انسان بحث‌هاي زيادي کرده‌اند و البته هيچ کدام از آن‌ها نتوانسته اند تصويري جامع از انسان و پيچيدگي‌هاي او ارائه دهند. به قول شهيد مطهري هر کسي که مي‌خواهد نوعي تفکر داشته باشد و زندگي خود را بر اساس يک منطق منطبق کرده باشد، دم از مکتب و ايدئولوژي مي‌زند...دنيا دنياي مکتب و ايدئولوژي است. مکتب و ايدئولوژي بر پايه جهان بيني است و جهان بيني بر پايه شناخت. از اينجاست که انسان به اهميت مساله شناخت پي مي‌برد. (مطهري، 1389).  

در بحث از فايده علم روانشناسي بايد بگوييم اساساً روانشناسي با اين همه مکاتب گوناگون که گاه باعث آشفتگي اين علم شده‌اند، چه هدفي را دنبال مي‌کند؟ در پاسخ به اين سوال بايد گفت که همين مکاتب گوناگون با توجه به ديدگاه خودشان اهداف و فوايدي را براي علم روا نشناسي قائل شده‌اند اما به دليل اينکه آن‌ها برداشتي شخصي و مادي و در بسياري از موارد جزء نگر از انسان دارند، نتوانسته اند پاسخ درست و جامع به اين سؤال بدهند.

شايد به همين دليل است که در زمان حاضر رويکردي يکپارچه و در اصل فرا نظري براي روا نشناسي مورد نياز باشد و البته با همين ديدگاه بسياري از متخصصين در اين زمينه فعاليت مي‌کنند. اما بايد گفت که از ابتداي خلقت انسان نظرياتي که چهار چوب جامعي در مورد انسان ارائه کرده‌اند، همانا اديان آسماني بوده‌اند که در فطرت انسان ريشه دارند.

دين نه تنها تامين کننده بسياري از حاجات انسان است، بلکه خود نيازي بنيادين و نهفته در ژرفاي وجود آدمي است (شاکرين، 1387) .

يکي از ادياني که ديدگاه جامعي راجع به انسان و روان انساني ارائه مي‌کند دين مبين اسلام است و با توجه به توضيحات کامل و فراواني که دين اسلام براي نفس انسان داده است مي‌توان از روا نشناسي اسلامي و يا به تعبير قدما علم النفس سخن به ميان آورد.

 استاد سيد احمد هاشميان از ويژگي‌هاي روانشناسي اسلامي معرفتي بودن و جامعيت آن را عنوان کرده‌اند[1]. دين اسلام معتقد به دو بعدي بودن انسان است و او را موجودي طبيعي و در عين حال ماوراء الطبيعي مي‌داند و همين بررسي و مطالعه دو بعدي و دو سرشتي انسان است که جامعيت روان شناسي اسلامي را نشان مي‌دهد. دکتر علي اصغر احمدي نيز در کتاب روان شناسي شخصيت از ديدگاه دانشمندان اسلامي مي‌نويسد : روان شناسي اسلامي تلاش مي‌کند براي رفتارهاي پراکندة آدمي تفسير و تصويري جامع نگر ارائه کند تا از اين طريق بتوان رفتارهاي آدمي را در يک کليت مورد مطالعه و بررسي قرار داد.

همان‌طور که گفتيم ويژگي ديگر روان شناسي اسلامي معرفتي بودن آن است و به همين دليل است که هدف کلي روان شناسي به روشني مشخص گرديده که همان معرفت نفس است که مقدمه‌اي است براي معرفت الله. با توجه به همين ويژگي، روان شناسي شناختي از ديدگاه اسلام را مورد بررسي قرار داده و البته جنبه کاربردي و باليني آن را که شناخت درماني است توصيف مي‌کنيم.



[1] -علم النفس از ديدگاه دانشمندان اسلامي , انتشارات دانشگاه پيام نور

منابع :

مطهري , مرتضي, مسأله شناخت , انتشارات صدرا, 1389

شاکرين, حميدرضا, دين شناسي, نشر معارف, 1387